ماجرای طلاق!
مردى بنام عابد، از نیکان قوم موسى،سى سال از
حضرت حق درخواست فرزند داشت ولى دعایش به اجابت نرسید . به صومعه ى یکى از انبیاى بنى اسرائیل رفت و گفت : اى پیامبر خدا ! براى من دعا کن تا خدا فرزندى به من عطا کند ، من سى سال است از خدا درخواست فرزند دارم ولى دعایم به اجابت نمى رسد .
آن پیامبر دعا کرد و گفت : اى عابد ! دعایم براى تو به اجابت رسید ، به زودى فرزندى به تو عطا مى شود ، ولى قضاى الهى بر این قرار گرفته که شب عروسى آن فرزند شب مرگ اوست !!
عابد به خانه آمد و داستان را براى همسرش گفت ; همسرش در جواب عابد گفت : ما به سبب دعاى پیامبر از خدا فرزند خواستیم تا در کنار او در دنیا راحت بینیم ، چون به حد بلوغ رسد به جاى آن راحت ، ما را محنت رسد ، در هر صورت باید به قضاى حق راضى بود . شوهر گفت : ما هر دو پیر و ناتوان شده ایم چه بسا که وقت بلوغ او عمر ما به پایان رسد و ما از محنت فراق او راحت باشیم .
پس از نُه ماه پسرى نیکو منظر و زیبا طلعت به آنان عطا شد ; براى رشد و تربیت او رنج فراوان بردند تا به حد رشد و کمال رسید ; از پدر و مادر درخواست همسرى لایق و شایسته کرد ; پدر و مادر نسبت به ازدواج او سستى روا مى داشتند ، تا از دیدار او بهره ى بیشترى برند ; بناچار کار به جایى رسید که لازم آمد براى او شب زفاف برپا کنند ; شب عروسى به انتظار بودند که چه وقت سپاه قضا درآید و فرزندشان را از کنار آنان برباید ; عروس و داماد شب را به سلامت به صبح رساندند و هم چنان به سلامت بودند تا یک هفته بر آنان گذشت ، پدر و مادر شادى کنان به نزد پیامبر زمان آمدند و گفتند : با دعایت از خدا براى ما فرزندى خواستى و گفتى که شب زفاف او با شب مرگ او یکى است ، اکنون یک هفته گذشته و فرزند ما در کمال سلامت است !
پیامبر گفت : شگفتا ! آنچه من گفتم از نزد خود نگفتم ، بلکه به الهام حق بود ، باید دید فرزند شما چه کارى انجام داد که خداى بزرگ ، قضایش را از او دفع کرد . در آن لحظه جبرئیل امین آمد و گفت : خدایت سلام مى رساند و مى گوید : به پدر و مادر آن جوان بگو : قضا همان بود که بر زبان تو راندم ، ولى از آن جوان خیرى صادر شد که من حکم مرگ را از پرونده اش محو کردم و حکم دیگر به ثبت رساندم ، و آن خیر این بود که : آن جوان در شب عروسى مشغول غذا خوردن شد ، پیرى محتاج و نیازمند در خانه آمد و غذا خواست ، آن جوان غذاى مخصوص خود را نزد او نهاد ، آن پیر محتاج غذا را که در ذائقه اش خوش آمده بود ، خورد و دست به جانب من برداشت و گفت : پروردگارا ! بر عمرش بیفزا . من که آفریننده ى جهانم به برکت دعاى آن نیازمند هشتاد سال بر عمر آن جوان افزودم تا جهانیان بدانند که هیچ کس در معامله با من از درگاه من زیانکار برنگردد و اجر کسى به دربار من ضایع و تباه نشود(۱)
چند ثانیه می توان در شرایط خلأ دوام آورد؟
کلمات و دفعات تکرار در جمع آیات قرآن مجید
دنیا (یکی ازنام های زندگی): ١١۵، آخرت (نامی برای زندگی پس از این جهان): ١١۵
ملائکه: ٨٨ ، شیاطین: ٨٨
زندگی: ١۴۵ ، مرگ: ١۴۵
سود: ۵٠ ، زیان: ۵٠
ملت (مردم):۵٠، پیامبران: ۵٠
ابلیس(پادشاه شیاطین): ١١ ، پناه جوئی از شرّ ابلیس: ١١
مصیبت: ٧۵ ، شکر: ٧۵
صدقه: ٧٣ ، رضایت: ٧٣
فریب خوردگان (گمراه شدگان): ١٧ ، مردگان (مردم مرده): ١٧
مسلمین: ۴١ ، جهاد : ۴١
طلا: ٨ ، زندگی راحت: ٨
جادو: ۶٠ ، فتنه: ۶٠
زکات: ٣٢ ، برکت: ٣٢
ذهن : ۴٩ ، نور: ۴٩
زبان: ٢۵ ، موعظه (گفتار، اندرز): ٢۵
آرزو: ٨ ، ترس: ٨
آشکارا سخن گفتن (سخنرانی): ١٨ ، تبلیغ کردن: ١٨
سختی: ١١۴ ، صبر: ١١۴
محمد (صلوات الله علیه): ۴ ، شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص)): ۴
مرد: ٢۴ ، زن: ٢۴
و نیز جالب خواهد بود به دفعاتی که کلمات زیر در قرآن ظاهر شده اند نگاهی داشته باشیم:
ماه: ١٢
روز: ٣۶۵
دریا : ٣٢ ، زمین (خشکی): ١٣
دریا + خشکی = ٣٢+ ۱۳ = ۴۵
درصد دریا = % ۷۱/۱۱ = ۴۵/(۳۲) درصد خشکی = % ۲۸/۸۹ = ۴۵/(۱۳)
دانش بشری به تازگی اثبات نموده که آب ۷۱/۱۱ % و خشکی ۲۸/۸۹ % از کره زمین را فراگرفته است.
آیا می توان گفت که این ها همه بر حسب اتفاق در قرآن مجید آمده است؟
سخنانی از بزرگان برنامه نویس!
1-دیباگ کردن یک کد چندین مرتبه از نوشتن آن سختتر است. بنابراین اگر کد اولیه خود را بسیار هوشمندانه بنویسید، جهت دیباگ کردن آن به اندازهی کافی باهوش نخواهید بود (Brian Kernighan)
2-تنها دو نوع زبان
برنامه نویسی وجود دارد: آنهایی که برنامه نویسها از آن شکایت دارند و
آنهایی که اصلا مورد استفاده قرار نمیگیرند (Bjarne Stroustrup)
3-هر
کسی میتواند کدی بنویسد که یک کامپیوتر آنرا درک کند. یک برنامه نویس
خوب کدی را مینویسد که برای سایر همکارانش قابل درک باشد (Martin Fowler)
4-اندازهگیری
درصد پیشرفت یک پروژه برنامه نویسی با شمارش تعداد سطرهای کدهای آن همانند
اندازه گیری درصد پیشرفت ساخت یک هواپیما از طریق وزن کردن آن است (Bill
Gates)
5-برنامه نویسی سطح پایین (Low-level) روح برنامه نویسها را جلا میبخشد (John Carmack)
6-بزرگی
واقعی با اندازه گیری مقدار آزادی که به دیگران عطا میکنید، سنجیده
میشود و نه به اینکه چگونه دیگران را وادار میکنید تا آنچه را که مد نظر
شما است اجرا کنند (Larry Wall)
7 -صحبت کردن ساده است. کدت رو نشون بده (Linus Torvalds)
8-علوم
رایانه هیچگاه شخصی را تبدیل به یک برنامه نویس خوب نمیکنند همانطور که
مطالعه در مورد رنگها و قلمها شما را تبدیل به یک نقاش خوب نمیکند
(Eric Raymond)
9-هیچ برنامهای تا زمانیکه آخرین یوزر آن بمیرد به پایان نخواهد رسید.
10-برنامه نویسهای C هرگز نخواهند مرد. آنها فقط تبدیل به void خواهند شد.
11-پایان دنیای یونیکس 2 به توان 32 ثانیه پس از اول ژانویه 1970 است.
12-زمانی
که کد مینویسید فرض کنید شخصی که قرار است در آینده از کدهای شما نگهداری
کند یک دیوانهی زنجیری است که آدرس خانهی شما را میداند! (Rick
Osborne)
13-سادگی یک برنامه یکی از شرایط قابل اطمینان بودن آن است. (Edsger Dijkstra)
14-یونیکس سیستم عامل سادهای است، اما شما باید فرد باهوشی باشید تا بتوانید این سادگی را درک کنید (Dennis Ritchie)
15-اگر به کامپایلر دروغ بگوئید او بعدا انتقام خواهد گرفت! (Henry Spencere)
16-پرل تنها زبان برنامه نویسی است که پیش و پس از رمزنگاری RSA به یک شکل به نظر میرسد (Keith Bostic)
و ما آن کشتی را محفوظ داشتیم تا آیت عبرت شود، پس کیست که پند گیرد.
(سوره قمر، آیه 15)
ساعت مقرر فرا رسید ابرهاى متراکم صفحه آسمان را پوشاندند و بارانى سیل آسا فرو بارید. از چاهها و چشمه سارها نیز آب جوشیدن گرفت و سطح زمین زیر آب فرو رفت .
نوح و خانواده اش و تمام کسانى که به او ایمان آورده بودند در کشتى جاى گرفتند و کشتى روى آب به حرکت درآمد.امواج خروشان آب ،بت پرستان را به هر سو میغلطانید و آنها براى نجات خود به نقاط مرتفع پناه مى بردند .
داستان کشتی نوح در سه دین مسیحیت، یهودیت و اسلام نقل شده است. این داستان در تورات به این شکل روایت شده که خداوند سیل عظیمی نازل کرد تا تمام بندگان نا شکر را جزا دهد، اما قبل از وقوع سیل، به حضرت نوح دستور داد که یک کشتی ساخته و در آن یک جفت از هر موجود زنده را سوار کند. نوح اطاعت کرد، پس از آن چهل شبانه روز باران بارید و پس از گذشت هفت ماه و هفده روز، با پایین رفتن آب کشتی نوح بر کوه آرارات پدیدار گشت.
بر طبق این داستان، معتقدین به کتاب مقدس، محل به خشکی نشستن کشتی نوح را کوه آرارات واقع در شرق ترکیه میدانند. هرچند جغرافیای این منطقه با توضیحاتی که در تورات-مبنی بر این نکته که مسافرین کشتی از شرق به سمت بین النهرین در حرکت بودند- آمده، مغایرت دارد.
کرنیوک و تیم تحقیقاتی اش بر این باورند که کوه آرارات می تواند به منزله کلیدی برای رسیدن به هدف باشد. کرنیوک در این باره می گوید : “ما با جهت یابی جغرافیایی که در کتاب مقدس به آن اشاره شده، به یک نقطه از ایران رسیدیم، این منطقه نمی تواند در ترکیه واقع شده باشد.”
برخی از شواهد و کشفیات نیز از وجود کشتی نوح نبی در ایران خبر می هند .
در این مطلب قصد داریم اطلاعات و کشفیات اخیر به دست آمده در این مورد را بررسی کنیم .
در سال ۱۹۵۹، یک خلبان ترک، براساس مأموریت محول شده، چندین عکس هوایی برای مؤسسه ژئودتیک ترکیه برداشت. هنگامی که مأموریت به پایان رسید، در میان عکس های او تصویری جلب نظر می کرد که بیشتر شبیه یک قایق بود تا چیزی دیگر، قایقی بزرگ که بر سینه تپه ای، در فاصله بیست کیلومتری کوههای آرارات آرمیده بود.تصویر هوایی از فسیل کشتی که محل آسیب دیدگی ناشی از برخورد به یک صخره در آن مشخص است.
در سال 1959، عکسهای جدید موسسة “ژئودتیک” ترکیه مورد بررسی قرار گرفت، در میان آنها، تصویری جلب نظر میکرد: شبیه به یک قایق بزرگ بر سینة تپهای در بیست کیلومتری جنوب کوههای آرارات. بلافاصله یک گروه پژوهشی به ریاست “دکتر واندنبرگ” راهی منطقه شد، اما بررسیهای مزبور تا سال 1976 به نتیجة خاصی نرسید، تا در این هنگام، “دکتر ران” دریافت که این شی قایق مانند، بسیار بزرگتر از حدی است که قبلاً تصور شده بود. محاسبات دقیقتر نشان داد که طول این شی عظیم الجثه از طول یک زمین فوتبال بزرگتر و اندازه آن به بزرگی یک ناوجنگی است و زیر گلولای قطوری دفن شده است. زلزلة 25 نوامبر 1978 که موجب شد سطح اطراف فرو بریزد و کشتی مزبور از دل کوه بیرون آید، اثری مثبت در تحقیقات به جای گذارد … و پس از این واقعه، که دیوارهها، در ارتفاع 189 متری کوههای آرارات، شش متر از محوطه اطرافش بالاتر قرار گرفت، دکتر “ویت” ادعا کرد که شی مزبور باقیماندة کشتی نوح است… دکتر جاناتان گری نیز، به عنوان مسئول تحقیقات، این نظر را پذیرفت. او بیان میدارد: “واقعة توفان نوح، بالا آمدن سطح آب به صورت تدریجی نبوده است، بلکه نیروی به وجود آورندة آن، آنقدر مهیب و قوی بوده است که پوسته زمین شکاف برداشته، آب و آتش از درون زمین به بیرون فوران کرده است”. بررسیهای زمین شناسی در نقاط مختلف دنیا، نابودی و مرگهای دستجمعی موجودات زنده را بر اثر حادثهای غیر منتظره نشان میدهد که برخی از آنها با زمان توفان همخوانی دارد. وجود لایههای فسیل شده حیوانات مختلف مثل فیل، پنگوئن، ماهی، درختان نخل و هزاران گونه گیاهی و جانوری در اطراف کشتی همگی تأییدی بر واقعیت مزبور است. تکنولوژی پیچیده در ساخت کشتی اینجا صحبت از نبوغ بشر در گذشتههاست. چه در آن زمان و چه قبل از آن، تحقیقات نشان میدهد که بشر، بسیار پیشرفته و متمدن بوده است و اینکه چرا سیر رشد و تعالی در مسیر علمی بشر راکد ماند یا در حد انتظار، صعود نکرد، بحث دیگری میطلبد. اینجا صحبت از ساخت یک قایق کرجی کوچک هشت نفره با ظرفیت چند حیوان کوچک برای عبور از یک مسیل آرام رودخانهای نیست. بحث بر سر تکنولوژی پیچیدهای است که مهارت ذوب فلزات، ابزار پیشرفته و نیروی انسانی حاذق میطلبیده است. از آنجا که یاران حضرت نوح تعداد بسیار کمی بودهاند، این سؤال پیش میآید که نوح براستی چگونه این کشتی را ساخته است؟ کشتیای که تاکنون از عجایب کتب مقدس بشمار میرفت و اکنون یک واقعیت علمی لمس شدنی است. آیا نوح به تنهایی توانسته است که کشتی ناوگونه خود را به ابعاد یک زمین فوتبال و به وزن تقریبی 32000 تن بسازد؟ آیا ساخت یک کشتی با دست خالی با امکانات آن زمان، به گنجایش 494 اتوبوس دو طبقه مسافربری با تصورات ما درباره قدما، همخوانی دارد؟ براستی چه تعداد جانور و چگونه جمعآوری شده و در کشتی جایگزین شدند؟ آب و غذا چگونه تأمین میشد؟ جانوران وحشی چگونه به سوی کشتی هدایت شدند؟ باید کار جمعآوری و هدایت حیوانات کاری سخت بوده باشد ولی به هرحال فرمان خد.ا باید انجام میشد. «ارنست میر» یکی از متخصصان محاسبه کرده است که هم اکنون حدود یک میلیون گونه حیوان بر روی زمین وجود دارد. از این تعداد 60 درصد جانوران آبزی و 70 درصد از 40 درصد باقیمانده را حشرات تشکیل میدهند. در نتیجه در حدود 20000 گونه جانور در خشکی وجود دارد که شامل پستانداران، خزندگان، پرندگان و دوزیستان میشود. حال این که چگونه این جانوران با توجه به تنوعو اندازه و نوع نگهداریشان، گردآوری و جای داده شدند، مسئلهای است که شاید بتوان به تنهایی آن را معجزه نامید، ولی خوشبختانه تحقیق بیشتر در محل، حضور حیوانات را در کشتی یافت شده، تایید کرد. کشف مقادیر قابل توجهی فضولات حیوانات که به صورت فسیل درآمدهاند و از ناحیه خسارت دیده کشتی به بیرون رانده شدهاند، فرضیه ما را بیشتر به واقعیت نزدیک کرد.علاقمندان به کاوش در مورد کشتی نوح بارها و بارها سعی کردهاند به درون کشتی فسیل شده راه یابند ولی همیشه با تودهای عظیم سنگ و خاک نیمه ویران مواجه شدهاند. در آخرین تلاشها، کاوشگران سعی کردند لایههای گل و لای خشک شدة اطراف کشتی را درهم بشکنند و از میان بردارند تا شاید راهی برای ورود به اتاقکهای زیرین کشتی پیدا کنند، اما خیلی موفق نبودند. در سال 1991، گرگ بروور باستانشناس، بخشی از یک شاخ فسیل شده جانوری شاخدار را کشف کرد که از قسمت تخریب شده کشتی که فضولات حیوانی به بیرون ریخته شده بودند، به بیرون افتاده بود. به تشخیص محققان، این شاخ که مربوط به پستانداری بوده است، مقارن با شاخاندازی سالانه جانور به هنگام خروج حیوان از کشتی در آنجا رها شده است. کشتی نوح: زیر بنای فلزی، بدنه چوبی! تصور استفاده از آهن، آلومینیوم و برخی فلزات دیگر، در زمانی که گمان میرود بشر از زندگی سادهای برخوردار بوده، بسیار عجیب است، بخصوص که این فلزات کاربردهای ویژه صنعتی هم داشته باشند. آزمایشات دانشمندان وجود قطعات آهن را در فواصل منظم و معین در ساختار کشتی تایید کرده است. این آزمایشات بارها و بارها تکرار شدند تا وجود هرگونه خطایی را منکر شوند. باستانشناسان با کشف رگهها و تیرهای باریک آهنی الگویی ترسیم کردهاند که حاصل کار به صورت نوارهای زرد و صورتی بر روی کشتی علامتگذاری شد. آنها همچنین گرهها و اتصالات آهنی محکم برجستهای را یافتهاند که در 5400 نقطه کشتی بکار رفتهاند. تصویر برداریهای راداری نشان داده که در محل تصادم کشتی با صخره به هنگام فرود آمدن یا به عبارت دیگر بر گل نشستن، نوارهای آهنی یا تیرهای فلزی کج شدهاند. آنها میگویند که استفاده وسیع و همه جانبه از فلزات در ساخت کشتی خارج از حد تصور ماست.
به نظر میرسد که تمدن پیشرفته و بسیار رشدیافتهای در آن دوران وجود داشته که به هر حال نوح توانسته از آن بهرهمند شود. تمدنی که توجه ذهن ما را از تمرکز بر روی بناها و اماکن منحصر به فرد در نقاط دنیا به این نقطه جهان معطوف میکند. . اکتشافات آنها زمانی جالبتر شد که آنها توانستند طرح مشبکی حاصل از تقاطع تیرهای فلزی افقی و عمودی بکار رفته در بدنه کشتی بدست آورند. تصاویری که نشان داده 72 تیر فلزی اصلی در هر طرف کشتی به کار رفته است. به نظر میرسد که برای هر چیزی طرح و الگویی وجود داشته است. وجود اتاقها و فضای کوچک و بزرگ در طبقات مختلف نظریه وجود طرح مهندسی پیشرفته را تایید میکند. دکتر گری با خوشحالی (خوشبینی) میافزاید: «با جمع دو ردیف 72 تایی تیرآهنها در دو طرف کشتی، عدد 144 بدست میآید که عدد مقدسی در کتاب مقدس به شمار میرود!» در طول تحقیقات، بررسیهایی در مورد تعیین طول، عرض و قطر کشتی انجام گرفته است که متخصان را قادر ساخته تا از جزییات کف کشتی، ساختمان و الگوی اولیه و مواد تشکیل دهنده آن اطلاعاتی بدست آورند. دستیابی به چنین کشفیاتی مبهوت کننده بود چرا که در بسیاری از مواقع، درک واقعیت کشف شده از حد تصور خارج بود. کشف یک لایه غلافی و کپسولی شکل در داخل کشتی از این جمله بود و در واقع کشتی را به دو لایه یا پوسته اصلی مجهز میکرد. این آزمایشات وجود دیوارهای داخلی کشتی، حفرهها، اتاقها و دهلیزها و همچنین وجود دو مخزن بزرگ استوانهای را تایید کرد. در این آزمایشها که به «رادار اسکن» یا «اسکنهای راداری» معروفند، معلوم شد که دو مخزن استوانهای بزرگ که هر کدام چهار متر و 20 سانتیمتر بلندی و هفت متر و 20 سانتیمتر عرض داشتهاند و به دور هر یک از آنها کمربندی فلزی نصب شده بود، در نزدیکی تنها در ورودی کشتی وجود داشتهاند. در یکی از آزمایشات اسکن راداری که به درخواست شخص استاندار استان «آگری» ترکیه انجام شد، معلوم شد که جنس بدنه کشتی از سه لایه چوب به هم چسبیده تشکیل شده است. این سه لایه با مواد محکم چسبنده، به هم چسبیده شده بودند. در سال 1991، یک عدد میخ پرچ فسیل شده در حضور 26 نفر محقق شاهد، در بقایای کشتی کشف شد. تجزیه و تحلیل ترکیبات این میخ وجود آلیاژهای آلومینیوم، تیتانیوم و برخی از دیگر فلزات را تایید کرد. این در حالی است که گمان میرفت در زمان حضرت نوح(ع) آهن و آلومینیوم هنوز به مرحله کشف و استخراج نرسیده باشند. آیا ما نیازمند بازنگری در تاریخ استفاده و استخراج بشر از فلزات هستیم؟
لنگرهای کشتی هم کشف شد!
بر بلندیهای تپههای اطراف محل کشتی، باستانشناسان چند جسم بزرگ حجیم سنگی یافتند که در بالای هر کدام سوراخی بزرگ تعبیه شده بود. این اجسام مثلثی شکل سنگی نیمه صیقلی، بسیار شبیه به لنگرهای کشتیهای باستانی بودند که «دراگ» نامیده میشدند. اینها در واقع ابزاری بودند که به علت وزن زیاد به جای وزنه یا لنگر به هنگام پهلو گرفتن کشتی به آب پرتاب میشدند، چگونه و با چه نیرویی؟ دقیقاً نمیدانیم ولی حدسهایی در این زمینه وجود دارد.کشف شش وزنه یا لنگر سنگی، هر یک مجهز با سوراخی در بالای آن، حدس باستانشناسان را به یقین تبدیل کرد. این وزنهها در فواصل متفاوت، ظاهرا به هنگام پهلو گرفتن کشتی به آب پرتاب شده بودند.
از آنجا که یکی از انگیزههای قوی در شروع کاوشهای باستانشناسی، بررسیهای تورات شناسی بوده است، یافتن حقایق دیگری در مورد اندازههای کشتی نوح خالی از فایده نیست. از اندازه کشتی نوح در تورات به 300 «اَما» یا «کیوبیت» – ذراع- یاد شده است. واحد «اَما» یا «کیوبیت» یا ذراع در مصر قدیم در زمان حضرت موسی «ع» برابر با 7/52 سانتیمتر بوده است. با محاسبه این رقم عدد 46/158 متر بدست میآید. طول کشتی مورد کاوش توسط دو تیم مختلف هر دو زمان، اندازهگیری شد. رقم به دست آمده دقیقاً 46/158 متر را نشان داد. این محاسبات محققان را در ادامه کاوشها مصممتر کرد. ولی واقعیت این است که همیشه تصور دنیا از کشتی نوح، یک کشتی چوبی کوچک از وسط دو نیم شده بود نه یک ناو گونه عظیم با ساختار فلزی و چوبی و مهندسی پیشرفته.
کتیبهای که ادعای دانشمندان را اثبات کرد
روایت است که حضرت نوح (ع) قبل از به زمین نشستن کشتی و فروکش کردن آب، پرندهای را که باید کبوتر یا کلاغ بوده باشد به بیرون فرستاد تا مطمئن شود خشکی نزدیک است یا نه. بار اول پرنده، با خستگی به کشتی بازگشت و این بدان معنی بود که خشکی در آن نزدیکیها وجود ندارد. بار دوم پرنده به کشتی بازنگشت و این آزمایش نشان داد که عمل لنگر انداختن نزدیک است. درست در دو کیلومتری شرق محلی که کشتی هم اکنون وجود دارد، دهکدهای وجود دارد که «کار گانماز» نامیده شده است. نام این دهکده ترکی را چنین ترجمه کردهاند: «آن کلاغ نه توقف میکند، نه باز میگردد!» محل کنونی کشتی در دل کوههای آرارات ترکیه، در گذشتههای دور به منطقه هشت معروف شده و دره پایین منطقه، محله «هشت» نام گرفته است. چرا؟
در نزدیکی محل فرود کشتی در بالای تپه، لوحهای کشف شد که ادعاهای باستانشناسان را به طرز زیبایی اثبات کرد. کتیبهای که حداقل 4000 سال قدمت دارد. بر روی این تابلوی سنگ آهکی، در سمت چپ تصویر، رشته کوههایی دیده میشود که در کنار یک تپه سپس یک کوه آتشفشان قرار دارد. در سمت راست، یک تصویر قایقی شکل با هشت نفر انسان کندهکاری شده است: یک پیرمرد، یک پیرزن، سه زن و سه مرد. در بالای کتیبه، دو پرنده در حال پروازند.
گزارش باستانشناسی شوروی درباره کشتی نوح
بر اثر این اکتشاف، ادارة کلّ باستان شناسی شوروی برای تحقیق از چگونگی این لوح و خواندن آن، هیئتی مرکّب از هفت نفر از مهمترین باستان شناسان و اساتید خط شناس و زبان دان روسی و چینی را مأمور تحقیق و بررسی نموده که نام آنها بدین گونه است:
۱ ـ پرفسور سولی نوف، استاد زبانهای قدیمی و باستانی در دانشکدة مسکو.
۲ ـ ایفاهان خینو، دانشمند و استاد زبانشناس در دانشکدة لولوهان چین.
۳ ـ میشانن لوفارنک، مدیر کلّ آثار باستانی شوروی.
۴ ـ تانمول گورف، استاد لغات در دانشکده کیفزو.
۵ ـ پرفسور دی راکن استاد باستان شناس در آکادمی علوم لنین.
۶ ـ ایم احمد کولا، مدیر تحقیقات و اکتشافات عمومی شوروی.
۷ ـ میچر کولتوف، رئیس دانشکدة استالین.
این هیئت پس از ۸ ماه تحقیق و مطالعه و مقایسة حروف آن با نمونة سائر خطوط و کلمات قدیم متّفقاً گزارش زیر را در اختیار باستان شناسی شوروی گذاشت:
توسّل حضرت نوح به پنج تن علیهم السّلام و أسامی آنها بر کشتی
«ای خدای من! و ای یاور من!
به رحمت و کرمت مرا یاری نما!
و به پاس خاطر این نفوس مقدّسه:
مُحمّد
إیلیا (علیّ)
شَبَر (حَسَن)
شُبَیْر (حُسَین)
فاطِمَه
آنان که همه بزرگان و گرامیاند
جهان به برکت آنها برپاست.
به احترام نام آنها مرا یاری کن!
تنها توئی که میتوانی مرا به راه راست هدایت کنی!»
بعداً دانشمند انگلیسی: این ایف ماکس، استاد زبانهای باستانی در دانشگاه منچستر، ترجمة روسی این کلمات را به زبان انگلیسی برگردانید، و عیناً در این مجلّهها و روزنامهها نقل و منتشر گردیده است ۳ ـ معنای این حروف و کلمات بدین شرح است: ۱ ـ این لوح مخطوط چوبی از جنس همان پاره تختههای مربوط به کاوشهای قبلی، و کُلاًّ متعلّق به کشتی نوح بوده است؛ منتهی لوح مزبور مثل سائر تختهها آنقدرها پوسیده نشده، و طوری سالم مانده که خواندن خطهای آن به آسانی امکان پذیر میباشد. ۲ ـ حروف و کلمات این عبارات به لغت سامانی یا سامی است که در حقیقت اُمّ اللغات (ریشة لغات) و به سام بن نوح منسوب میباشد.
کشف این کتیبه همگان را به شگفتی واداشت. در واقعیت موجود، کوه آرارات در سمت چپ، تپهای در کنار آن و قله یک کوه آتشفشان در کنار تپه وجود دارد. پس بنابر این کتیبه، کشتی باید در سمت راست آنها بر زمین نشسته باشد و در حالی که هماکنون 19 کیلومتر پایینتر از محل مورد نظر قرار دارد. چرا؟ بررسیها نشان داد که کشتی در بالای کوه لنگر انداخته، ولی به مرور زمان بر اثر حرکت مواد آتشفشانی و گل و لای از بالا به پایین کوهپایه رانده شده است. سپس بر اثر سُرخوردگی با صخره سنگی برخورد کرده و صدمه دیده است. پس از آن به مرور با همان گل و لایها و با گذشت زمان در زمین مدفون شده است. در نزدیکی کشتی کنونی، تپهای وجود دارد که ترجمه نام آن چنین است: «جایی که کرجیها -کرجی- واژگون شد!» این نام محلی به سادگی اشاره به این دارد که کشتی مورد نظر همین جا در زمین جای گرفته است. جاناتان گری در ادامه این مطلب، نکاتی را به شرح زیر از منابع مختلف در تایید این تحقیقات میآورد.
1. تورات میفرماید که کشتی نوح در ناحیه کوههای آرارات فرود آمده است.
2. بر این اساس، کشتی بر روی سلسلهای از کوهها نشسته است نه کوهی مجرد.
3. کشتی بر روی تپهای که در آن رشته کوه قرار دارد، فرود آمده است نه روی قلهای بلند و رفیع.
4. قرآن، کتاب مقدس مسلمانان، میفرماید که کشتی نوح بر روی کوه «الجودی» نشسته است. کوهی که در حال حاضر کشتی مورد نظر بر آن قرار دارد به ترکی «کودی داگی» یا همان کوه الجودی نام دارد.
5. متون مقدس بر وجود یک صخره بزرگ که به کشتی خسارت سنگینی وارد کرده است، حکایت دارند.
6.آشور نصیریان دوم پادشاه آشور، 859 – 883 قبل از میلاد مسیح (ع)، مدعی بود که کشتی نوح در محلی به نام «نیسیر»پهلو گرفته است.
در فاصله کمتر از 500 یاردی محل کشتی، دهکدهای وجود دارد که «اوزون جیلی» نام دارد و پایینتر از آن بر روی نقشههای بسیار قدیمی، محلی به نام «نیسیر» یا «نسیر» مشاهده میشود. هم اینک دولت ترکیه با اعزام گروههای باستانشناس، برخی از نقاط در معرض تخریب یا غارت کشتی را مورد حفاظت قرار داده و برخی از یافتههای باستانشناسان برای حفاظت و مواظبت بیشتر مورد توجه ویژه قرار گرفتهاند. کشف چهارستون فلزی فسیل شده که هر کدام 120 سانتیمتر طول دارند و از بخشهای مهم در ساخت کشتی بودهاند، از جمله این اشیاءاست که هم اکنون در تملک وزارت معادن و فلزات ترکیه قرار گرفته است. در دل کوههای آرارات در نزدیکی مرز ایران و ترکیه، جسم عظیم فسیل شدهای قرنهاست که آرمیده و طوفان مهیب را پشت سر گذاشته است. کشتی بزرگ و مجهز که یکی از پیامبران خد.ا را در رسالتش یاری داده، این فسیل عظیم الجثه، راز و رمزهای بسیاری در دل خود نهفته دارد و قرنهاست که مورد توجه بوده و دهها سال کانون کاوشها و کنجکاویها خواهد بود.
حال به این مطالب نیز توجه کنید و در پایان نظرات خود را بیان کنید .
به گزارش آریا، یک هیات اعزامی شواهدی را به دست آورده است که نشان می دهد یک کشتی بسیار بزرگ در یک کوه در ارتفاع 13000پایی، چند هزار سال پیش در منطقه خاورمیانه به گل نشسته است.
آرک بونما پس از بازگشت از یک سفر تابستانی به ایران شواهد را با خود به همراه آورده و به نمایش گذاشته است که موجی از بهت و حیرت و نیز شکاکیت به همراه داشته است.
این محقق معتقد است، نمونه هایی که هیات اعزامی او گردآوری کرده اند، شواهد اثبات کننده یکی از بزرگترین حکایاتی است که تاکنون گفته شده است.
او اظهار داشته: ما بقایای یک کشتی عظیم را در 13126پایی منطقه ای یافته ایم که در انجیل از آن به عنوان منطقه آرارات یاد شده است.بونما گفته است: عکس ها، چوب های فسیل شده ای را نشان می دهند.
چوب های بریده شده تخته ها و الوارهای گردآوری شده توسط هیات اعزامی به پنج آزمایشگاه علمی مستقل ارسال شد و تحقیقات آزمایشگران را متعجب ساخت. زیرا در دو قطعه از قطعات ارسال شده هنگامی که برش بوجود آمد، موجودات دریایی یافت شد که در چوبها لانه کرده بودند.
این محقق تاکید کرد که این کشف در منطقه ای از ترکیه که تحت عنوان کوههای آرارات شناخته می شود صورت نگرفته بلکه در کوههایی دقیقا در شمال شهر تهران صورت گرفته است.
انجیل کتاب مقدس مسیحیان می گوید کشتی نوح در کوه آرارات به گل نشست. پژوهشگر مذکور معتقد است که کوه آرارات به اشتباه توسط مارکوپولو شناسایی شده است.
وی معتقد است که شواهد دیگری هم در این مورد یافته و آن شواهد دهها هزار صدف دریایی در آن کوه است.
بونما اظهار داشته است: در 15000پایی ما جایی را یافته ایم که ظاهرا یک محراب بوده است، چوبهای سوخته شده که فسیل شده اند، تعداد زیادی از ظروف سفالی شکسته شده و نیز سنگ هایی که به صورت یک محراب شکل داده شده است.
هر پنج آزمایشگاه علمی مستقل به این نتیجه رسیده اند که آنچه آنها یافته اند بقایای یک کشتی باستانی است. اما هنوز تردیدهایی در مورد این که این کشتی، همان کشتی نوح باشد یا حتی اصلا کشتی نوح وجود داشته باشد، از سوی پاره ای محققین ابراز می شود ولی «بونما» به دلیل یافته های دانشمندان دیگری که این مدارک را دیده اند، تشویق شده است.او قول داده نظرات، عکس ها و حتی فیلم ویدئویی این اکتشافات را منتشر کند.
گفتوگو با دکتر علیاکبر افراسیابپور
کشتی نوح در ایران پیدا شد
قبر حضرت نوح در زاگرس است
نوح دستور داد که شما مومنان به کشتی درآیید تا به نام خدا کشتی هم روان شود و هم به ساحل نجات رسد که خدای من البته صاحب مغفرت و رحمت است. (41)
و آن کشتی به دریا با امواجی مانند کوه در گردش بود در آن حال نوح از راه شفقت فرزندش را ندا کرد ای پسر تو هم به این کشتی در آی و با کافران همراه مباش. (42) آن پسر نااهل پاسخ داد که من به زودی بر فراز کوه روم که از خطر هلاکم نگه دارد، نوح گفت: ای پسر امروز هیچ کس از قهر خدا به لطف او نجات نیابد این بگفت و موج میان آنها جدایی افکند پسر با کفار غرق شد. (43) و به زمین خطاب شد که آب را فرو بر و به آسمان خطاب شد باران را قطع کن و آب به یک لحظه خشک شد و حکم انجام یافت و کشتی بر کوه جودی قرار گرفت و فرمان هلاک ستمکاران در رسید. (44) و نوح به درگاه خدا عرض کرد: پروردگارا فرزند من اهل بیت من است (که وعده لطف دادی) و وعده عذاب تو هم حتمی است که قادرترین حکمفرمایانی. (45) خدا به نوح خطاب کرد که فرزند تو هرگز با تو اهلیت ندارد زیرا او را عملی بسیار ناشایست است پس تو از من تقاضای امری که هیچ از حال آن آگاه نیستی مکن من تو را پند میدهم و از مردم جاهل مباش. (46) نوح گفت: بار الها پناه میبرم به تو که دیگر چیزی که نمیدانم تقاضا نکنم و اکنون اگر مرا نبخشی و ترحم ننمایی من از زیانکارانم. (47) به نوح خطاب شد که از کشتی فرود آی که سلام ما و برکات و رحمت ما بر تو و بر آن امم که همیشه با تواند. و به امتهایی که (ستمگر شوند) پس از آنکه بهره از دنیا دهیم آنان را عذاب دردناک خواهیم کرد. (48) این از اخبار غیب است پیش از آنکه ما به تو وحی کنیم و قومت هیچ از آن آگاه نبودید پس تو در طاعت حق صبر کن که عاقبت اهل تقوی نیکو است. سوره هود
اولین بار (1379) در مقاله «نوح و نوحاوند» ادعا کردم توفان نوح مقابل رشته کوههای زاگرس آرام شده و کشتی نوح در کوه «سرکشتی» به گل نشسته است. همان گونه که گمان میبردم برخی از صاحبنظران این ادعا را مغایر اسناد تاریخی دانستند و نتیجه برخورد دوستان این شد تا این فرضیه در داخل کشور نتیجهای ندهد. بنابراین مقاله را به بنیاد نوحشناسی آمریکا فرستادم. چندی بعد گروهی سه نفره از آمریکا به ایران آمدند. با یکی از آنها به کوه «سرکشتی» رفتم و منطقه را نشانشان دادم. در آنجا سنگهای بسیار عجیبی را پیدا کردیم که مانند حلقههای زنجیر بود و همچنین قبرهایی مربوط به پیش از اسلام. دو قبر در بالای کوه «سرکشتی» وجود دارد که به اعتقاد من یکی قبر نوح و دیگری احتمالا قبر حضرت آدم است.
چندی پیش یکی از دوستان فصلنامهای در اختیارم گذاشت که در این فصلنامه مقالهای جالب نظرم را جلب کرد.
«نوح و نوحاوند» عنوان آن مقاله بود. دکتر علیاکبر افراسیابپور، نویسنده مقاله، عضو هیات علمی دانشگاه شهید رجایی تهران مدعی شده که توفان نوح در ایران پایان یافته و کشتی او در زاگرس به گل نشسته است.
اسناد و مدارکی که نگارنده در این مقاله ارائه کرده و به نظرم بسیار محکم بود. به قدری از این موضوع شگفتزده شدم که از طریق همان دوست توانستم با دکتر افراسیابپور قراری بگذارم.
قرارمان میشود ساعت 10 صبح روز یکشنبه 21 بهمن ماه 1386، آپارتمان شخصی دکتر در منطقه قناتکوثر.
خلاف تصورم معماری داخلی منزل وی کاملا امروزی است. خودش در این باره میگوید: زیاد در خانه نیستم چون بیشتر اوقات را در دانشگاه سپری میکنم.
شما که همیشه در دانشگاه هستید پس قبر نوح و کشتی او را چگونه در کوههای زاگرس پیدا کردید؟
سال 1362 که از جبهه برگشتم در صدا و سیمای مرکز لرستان مشغول کار شدم. برنامهای رادیویی داشتم که باید درباره زندگی ایلات و عشایر استان پژوهش میکردم. طی این پژوهش متوجه شدم کوهی به نام «سرکشتی» در سمت نورآباد و نهاوند قرار دارد. شنیدن این نام برایم بسیار جالب بود؛ چراکه در آن منطقه نه دریایی است و نه راهی که با دریا ارتباط داشته باشد، اما اینکه «سرکشتی» از کجا آمده بود آغازی شد بر مطالعاتم.
رشته تحصیلیتان چیست؟
کارشناسی فلسفه دارم، اما دوره دکترای خود را در گرایش عرفان گذراندهام. 12 جلد کتاب تالیف کردهام و 54مقاله داخلی و خارجی چاپ شده دارم.
پس شما هم چیزی از نوح در ایران نشنیده بودید؟
خیر، اما تصمیم گرفتم مطالعاتم را درباره رشتهکوههای زاگرس ادامه دهم. در قلب رشتهکوه زاگرس، کوهی به نام «گرین» قرار گرفته است. این کوه از شمال نهاوند شروع و تا شمال غرب این شهر ادامه دارد. رود معروف «گاماسیاب» که سرچشمه رود کرخه است از این کوه سرچشمه میگیرد. با مطالعاتی که انجام دادم به اسناد و مدارکی پی بردم که در آنها گفته شده بود «نهاوند» همان «نوح،آب، بند» است و به علت کثرت استفاده طی سالهای دور از «نوح آببند» به «نهاوند» تغییر یافته است.
چگونه امکان دارد در منطقهای که دریایی ندارد و از هر دو طرف به کوه مشرف است، توفانی رخ داده باشد؟
اگر به رشتهکوه زاگرس توجه کنید، متوجه خواهید شد که این رشتهکوه مانند دیواری است که هر دوطرف آن دشت قرار دارد شکل این رشتهکوه به خوبی نشان میدهد که اگر در منطقه بینالنهرین توفانی روی داده باشد این کوه آن را مهار کرده است چون اصلیترین دیوارهای است که میتواند از سر راه آن توفان قرار گرفته باشد.
همان گونه که گفتم کوه گرین در قلب زاگرس قرار گرفته است. ارتفاع همه قلههای زاگرس نزدیک به هم است. در سلسلهکوههای گرین کوهی قرار دارد به نام «سرکشتی»، این کوه 2هزار و 80 متر ارتفاع دارد. با بررسی میدانی در این کوه متوجه شدم بالای آن دو قبر خیلی قدیمی قرار گرفته است که هماکنون به عنوان امامزاده «بابای بزرگ» مورد زیارت مردم قرار میگیرد.
در فرهنگ ایرانی فقط دو پیامبر را به نام بابای بزرگ میدانند یکی نوح و دیگری آدم.
یعنی الان آن قبر زیارتگاه است؟
بله، از روزگاران دور مردم منطقه نهاوند و نورآباد برای زیارت، پا به این منطقه میگذاشتهاند.
در قرآن آمده که کشتی نوح بر کوه جودی قرار گرفته است، شما مدعی هستید که «گرین» همان «جودی» است؟
آیه 44 سوره نوح اشاره میکند «و به زمین خطاب شد که آب را فرو بر و به آسمان خطاب شد باران را قطع کن و آب به یک لحظه خشک شد و حکم انجام یافت و کشتی بر کوه جودی قرارگرفت و فرمان هلاک ستمکاران در رسید»
میبینید که قرآن اشاره میکند که جودی محل به گل نشستن کشتی نوح است. با گسترش پژوهشها متوجه شدم طایفهای به نام جودی و جودکی آن منطقه زندگی میکنند. هماکنون هم افراد زیادی در سراسر ایران نام خانوادگی «جودی» یا «جودکی» را دارند.
آیا به غیر از مشاهدههای جنابعالی، اسناد تاریخی دیگری وجود دارد که در آن به وجود قبر نوح در نهاوند اشاره کند؟
بله، اسناد تاریخی بسیاری وجود دارد. ابنفقیه همدانی در سال 290قمری (1200سال پیش) در کتاب «البلدان» (به زبان عربی و چاپ 1885 اروپا) صفحه 237 نوشته است: «نهاوند از ساختههای نوح (ع) است و به آن نوح آوند گفتهاند.»
یاقوت حموی متوفی 624 قمری در کتاب معجمالبلدان صفحه 361آورده است: «نهاوند را به این دلیل نهاوند گفتهاند که از ساختههای نوح (ع) است»
ابیالفداء متوفی 732 در کتاب تقویم البلدان چاپ پاریس صفحه 417 یادآور میشود: «نهاوند شهری از سرزمین کوهستان است که نوح آن را بنا کرده است.»
زکریا قزوینی در سال 674 قمری در کتاب آثار البلاء صفحه 545 مینویسد: «نهاوند از بناهای نوح نبی(ع) است. اصلش نوح آوند بوده است» در کتاب مجملالتواریخ تالیف سال 530 قمری صفحه 186 میخوانیم:
«نوح پیغامبر شهر را بنا کرد به نام خویش «نوح آوند» و آن نهاوند است.
ابن اثیر در جلد سوم کتاب خود صفحه 335 میآورد:
«نهاوند شهری است از بلاد جبل گویند آن را نوح بنا کرده است» در کتاب عجایبالمخلوقات (سال 555 ق)که اروپاییها آن را قبول دارند. در جلد 3 صفحه 275 آمده است: «نهاوند شهری قدیم است که آن را نوح بنا کرد. آن را نوح آوند گویند.»
خلف تبریزی در سال 1062 در کتاب برهان قاطع صفحه 1173 مینویسد: «نهاوند: نوح(ع) بانی آن شهر بوده وآن را نوحآوند میگفتهاند یعنی
«نوح تخت» و «نوح مسند». پایتخت نوح بوده و آوند به معنی تخت و مسند هم آمده است و به کثرت استعمال نهاوند شده است.»
میبینید که وجود قبر نوح و آرام گرفتن کشتی این پیامبر در ایران نه تنها حرفی امروزی نیست بلکه سخنی تاریخی است و مانند این جملات در کتابهای زیاد دیگری نیز آمده که شرح آن در این گفتو گو نمیگنجد.
سال 79 نسخهای از مقاله را برای بنیاد نوحشناسی آمریکا فرستادم چون در داخل کشور کسی به این موضوع اهمیت نداد.
پس از اینکه مقاله را به آمریکاییها دادم گروهی سهنفره برای بررسی موضوع به ایران آمدند. با یکی از آنها به منطقه رفتیم. از منطقه فیلمبرداری کردند. سنگهای عجیبی در منطقه پیدا کردیم؛ مانند حلقههای زنجیر و قبرهایی مربوط به دوران پیش از اسلام. به اتفاق با 15 تن از پیرمردهای اطراف که مصاحبه کردیم همگی آنها میگفتند نام این کوه سرکشتی است و اجداد ما گفتهاند قبر نوح اینجاست. جالب اینکه تا 80 کیلومتر آن سوتر از منطقه افراد بومی همین نکته را نیز میگفتند.به اطلاع خوانندگان محترم میرسانیم اصل مقاله جناب آقای دکتر افراسیابپور در دفتر روزنامه دنیای اقتصاد جهت ارائه به هموطنان موجود است
منبع :http://3raj.com/?p=666
انتخاب همسر!
او مدت زیادی را به تفکر درباره اینکه هر زن با پولها چه کار کرده پرداخت
و سر انجام با زنی ازدواج کرد که خوشکل تر بود !!!!
شکسپیر میگه؛ اگر کسی را دوست داری رهایش کن اگر سوی تو برگشت از آن توست و اگر برنگشت از اول برای تو نبوده.
اما ویکتور هوگو میگه؛ کسی رو که دوستش داری هر چند وقت یه بار بهش یادآوری کن که او را دوست داری.
در عوض دانشجوی زیستشناسی معتقده که؛ اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن. او تکامل خواهد یافت.
دانشجوی
آمار معتقده که؛ اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن. اگر دوستت
داشته باشد، احتمال برگشتنش زیاد است و اگر نه احتمال ایجاد یک رابطه مجدد
غیر ممکن است.
طبق نظر دانشجوی فیزیک؛ اگر کسی را دوست داری، به
حال خود رهایش کن. اگر برگشت، به خاطر قانون جاذبه است و اگر نه یا اصطکاک
بیشتر از انرژی بوده و یا زاویه برخورد میان دو شیء با زاویه صحیح هماهنگ
نبوده است.
دانشجوی حسابداری چرتکه به دست میگه؛ اگر کسی را دوست
داری، به حال خود رهایش کن. اگر برگشت، رسید انبار صادر کن و اگر نه،
برایش اعلامیه بدهکار بفرست.
دانشجوی ریاضی هم بنا بر استدلال خودش
میگه؛ اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن. اگر برگشت، طبق قانون
٢=١+١ عمل کرده و اگر نه در عدد صفر ضربش کن.
دانشجوی کامپیوتر هم
میگه؛ اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن. اگر بر گشت، از دستور
Copy / Paste استفاده کن و اگر نه بهتر است که به کل Delete اش کنی.
اما یک دانشجوی خوشبین معتقده که؛ اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن. نگران نباش بر میگردد.
دانشجوی عجول در جواب این سوال با عجله میگه؛ اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن. اگر در مدت زمانی معین برنگشت فراموشش کن.
دانشجوی شکاک به نگاه غریب میگه؛ اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن. اگر برگشت، از او بپرس "چرا"؟
در مقابل دانشجوی عجول، دانشجوی صبور معتقده که؛ اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش کن. اگر برنگشت، منتظرش بمان تا برگردد.
و
در آخر دانشجوی رشته صنایع میگه: اگر کسی را دوست داری، به حال خود رهایش
کن. اگر برگشت، باز هم به حال خود رهایش کن این کار را مرتب تکرار کن.
۱- سوره انعام آیه 133: و پروردگار بی نیاز شما صاحب رحمتی بسیار عام گستر است.
2- سوره انعام آیه 147: و پروردگار شما صاحب رحمتی وسیع است و عجله در عقوبت گناهکاران نمی کند.
3- سوره اعراف آیه 156 : همانا رحمت و بخشش من تمامی اشیاء و موجودات را فرا گرفته است.
4- سوره حجر آیه 56 : و گفت ابراهیم(ع) به قومش کیست که مایوس شود از درگاه خدا و رحمت پروردگار به جز گمراهان.
5- سوره زمر آیه 53 : بگو به بندگانم ای آن کسانی که اسراف نمودید، در
ارتکاب گناهان، مایوس و ناامید نشوید از رحمت من البته خدا گناهان شما را
تماماً می آمرزد.
6- یوسف آیه 87 : ناامید نباشید از رحمت خدا که همانا ناامید نمی شود کسی از رحمت خدا مگر مردمانی که کافرند به خدا.
7- شخصی از امام علی(ع) پرسید: بزرگترین گناه کبیره کدام است؟ آن حضرت در
پاسخ فرمودند: مایوس و ناامید شدن از رحمت الهی.
8- رسول خدا(ص): اگر آنقدر خطا کنید که خطاهایتان به آسمان رسد و سپس توبه
کنید، خداوند توبه شما را می پذیرد؛ از درگاه او ناامید نباشید.
9- رسول خدا(ص): گناهکاری که به رحمت خدا امیدوار است از عابد مایوس به درگاه خدا نزدیکتر است
منبع : اینترنت
محققان پس از چندین سال تحقیق و بررسی بر روی افادی که با موفقیت توانستهاند وزن خود را کاهش دهند, شش راز بزرگ موفقیت این افراد را اعلام کردند .
بر اساس این تحقیق، شش راز موفقیت در کاهش وزن عبارتند از :
۱- فعالیت جسمی مداوم داشته باشید:
مردان و زنانی که با موفقیت توانستهاند وزن خود را کاهش دهند , گفتهاند که هیچگاه فعالیت جسمی و ورزشی را ترک نکردهاند . این فعالیتهای جسمی انواع مختلفی از پیادهروی و دوچرخهسواری، وزنهبرداری و فعالیتهای هوازی را شامل میشوند. همچنین باعث میشود که فرد چاق در طول روز از خوردن غذای اضافی خودداری کند.
۲- از خوردن وعدههای غذایی پر کالری و پر چربی بپرهیزید:
افرادی که با موفقیت توانستهاند خود را از چاقی برهانند , به طور متوسط در شبانه روز ۱۳۸۱ کالری مصرف کردهاند که فقط ۲۴ درصد این وعدههای غذایی, چربی بوده است. این افراد در هفته به طور متوسط ۲/۵ وعده غذایی مصرف و به طور متوسط کمتر از یکبار در هفته از غذاهای رستورانی که معمولا پر از روغن و چربی هستند استفاده میکردهاند.
۳- صبحانه را از دست ندهید:
بیش از سه چهارم افرادی که توانستهاند وزن خود را به مقدار قابل توجه کاهش دهند, گفتهاند که هر روز صبحانه میخوردند و فقط چهار درصد بودهاند که هیچگاه صبحانه نخوردهاند. یک صبحانه مناسب در دوره رژیم لاغری, میوه یا تغذیههای غلهای است. به گفته محققان خوردن صبحانه سوخت و ساز بدن را افزایش میدهد و باعث میشود که بدن در طول روز کالری بیشتری مصرف کند.
۴- هر روز خود را وزن کنید :
چهار درصد افرادی که توانستهاند با موفقیت اضافه وزن خود را کاهش دهند هر روزخود را وزن میکرده اند. همچنین ۳۱ درصد نیز یکبار در هفته وزن خود را اندازهگیری میکردند. به گفته محققان کنترل دایمی وزن باعث افزایش انگیزه و امید شما به ادامه مبارزه خود با وزن اضافی بدنتان است.
۵- الگوی تغذیه خود را تغییر ندهید:
اکثر افراد موفق در امر کاهش وزن , تا پایان دوره رژیم لاغری فقط از یک شیوه الگوی تغذیه استفاده میکنند و هیچگاه آن را تغییر نمیدهند . محققان دریافتهاند افرادی که به الگوی تغذیه و رژیم خود پایبندترند , اراده محکمتری نیز در کاهش وزن دارند.
۶- جلوی لغزشها را بگیرید:
هنگامی که در رژیم لاغری به سر میبرید , به هر حال مواقعی پیش میآید که برخلاف رژیم و الگوی تغذیهای خود اقدام به خوردن غذاهای پر کالری و پر چربی میکنید. تا آنجا که میتوانید جلوی این گونه مواقع را بگیرید, چرا که بر اساس بررسیهای محققان فقط ده درصد این گونه افراد توانستهاند با موفقیت وزن خود را کاهش دهند.
امام غزالی می فرماید:
« برهرعضوی ازاعضای بدن زکاتی است که ادایش واجب می باشد:
- زکات قلب، تفکر در عظمت خدا و حکمت و قدرت او و نعمت ها و رحمت اوست؛
- زکات چشم، نگریستن به مخلوقات خدا و دیدن مقدرات او وعبرت گرفتن از آن ها و نیز فرو بستن چشم از محرمات او می باشد؛
- زکات گوش، استماع هر آن چه که سبب نجات است؛
- زکات زبان، نطق به آن چه سبب تقرب به خداست؛
- زکات دست، دست کشیدن از منکرات و بدی ها و به کارگیری آن در امور خیر می باشد؛
- زکات پا، گام برداشتن در مسیری که صلاح قلب و سلامت دین در آن است».
داستانی متفاوت از چوپان دروغگویی دیگر